همیشه فکرمیکردم اگه با همه مهربون باشم زندگی رویه خوششو بهم نشون میده.محبتم نسبت به دیگران حروم نمیشه و مطمئنا یه روزی جواب خوب بودنمو میبینم. تومدرسه به دوستام کمک میکردم. حتی اگه مشکلی داشتم به رویه خودم نمی آوردم و با رویه خوش جواب بقیه رو میدادم. یه دوست دارم اسمش نازگلههمیشه از این اخلاقم بدش میومد میگفت نمیگم بداخلاق باش. فقط میگم بعضی از آدما جنبه اخلاق خوبتو ندارن.میگفت مهربون بودن خوبه ولی زیادی مهربون بودن حروم کردن زندگیه همیشه میخندیدم و حق رو به خودم میدادم و میگفتم خوبه که آدم با همه خوب باشه مگه دنیا چند روزه که با بداخلاقی و غرور بگذرونیمش؟. وقتی میدید با تمام قوا از موضعم دفاع میکنم سری ت میداد و هیچی نمیگفت.
ولی اشتباه میکردم.
اینو اون روزی فهمیدم که حالم خوب نبود و واسه اولین بار جواب بقیه رو درست نمیدادم. چندتا اتفاق ناگوارباهم اتفاق افتاده بودو روحیه ام رو بهم ریخته بود. بدتر از همش بیماری مامان بود که واقعا صبر از دلم برده بود.
حتی ۱۰ دقیقه هم نگذشته بود. حتی ۱۰ دقیقه. نگاه های سردو اخمای تو هم رو حس میکردم. نازگل نزدیکم نشسته بود. بهش گفتم اتفاقی افتاده؟چرا بقیه اینطوری نگات میکنن؟. دست به سینه نشست و به صندلیش تکیه دادو گفت: به من نگاه نمیکنن، به تو نگاه میکنن. تعجبمو که دید گفت: بهت گفتم دختر. چندبارم بهت گفتم. گفتم وقتی همه محبتتو به بقیه نشون دادی منتظر روزی هم باش تا با کمترین تغییر رفتارت ازت ناراحت بشن.
اون همچنان داشت میگفت ولی من هیچ حواسم نبود.تمام حواسم دنبال رفتارای بقیه و رفتارای خودم بود.
با خودم میگفتم واقعا آدما اینطورین؟
نمیدونم من زیادی احمق بودم یا زیادی ساده؟. یا شایدم سطح توقع آدما به داشتن اخلاق خوب (حتی در صورت داغون بودن طرف) از طرف یه دخترروستایی نسبت به بقیه آدما بیشتره؟
فقط ۱۰ دقیقه کافی بود تا بفهمم تمام ۱۶ سال زندگیم یه توهم مسخره بوده من میخواستم همه دوستم داشته باشن همونطور که من بقیه رو دوست داشتم۱ سال تموم طول کشید تا تونستم اون طور که باید رفتارمو درست کنم. من نه بداخلاق شدم نه مغرور نه به اون حس خود شاخ پنداری گریبانگیر نسل جدید دچار شدم.
من فقط کمالگراییم رو کنار گذاشتم و رفتم دنبال چیزایی که قبل از همه به نفع خودم بودن. من آرامش خودمو، شادی خودمو و زندگیمو به هر چیزی ترجیح دادماولویت زندگی من شدخودم».نه دیگران. و فهمیدم همین دنیای دو روزه اگه بخواد با دلواپسی واسه دوست داشته شدن از طرف دیگران بگذره، دیگه دو روز زندگی نیست سالها عذابه.
درباره این سایت